خانواده و نحوه برخورد آن با فرد معتاد ( قسمت دوم )
خانواده و نحوه برخورد آن با فرد معتاد ( قسمت دوم )
در قسمت اول از تغيير نگرش خودمان نسبت به افراد وابسته به مواد صحبت کرديم.
ولي تغيير رفتار خود اين افراد هدف ماست.
کليد اصلي درمان اين افراد ايجاد انگيزه براي تغيير است.
يعني با صحبت ها و رفتارمان به عنوان خانواده روي فرد وابسته به مواد جوري تاثير مي گذاريم.
که او انگيزه لازم را براي تغيير روش زندگي پيدا کند.
همانطور که ذکر کرديم تغيير در فرد يک شبه به وجود نمي آيد و مثل جراحي نيست.
که فرد بيهوش شود و روي بيني وي جراحي شود و شکل بيني تغيير کند.
بلکه تغيير نيازمند صرف زمان و انرژي است.
و هسته اوليه و انرژي اين تغيير از درون فرد منشا مي گيرد که در اين حالت فرد احساس مي کند.
رفتار اعتيادي اش در زندگي اش تاثير سوء گذاشته است.
در شروع رفتار اعتيادي فرد ممکن است مشکل را ناديده انگارد ولي بعد از مدتي
اين مشکل آن قدر روي زندگي او تاثير مي گذارد که نمي تواند اثرات آنرا ناديده بگيرد.
خانواده و نحوه برخورد آن با فرد معتاد
به عنوان مثال فردي که ماده مخدر يا محرک را استفاده مي کند.
ابتدا پول کمي را براي مصرف مواد مي پردازد ولي بعدها به دليل پديده تحمل مجبور است.
هزينه بيشتري براي تهيه مواد پرداخت کند و بالاخره زماني فرا مي رسد.
که بايد تمام حقوق خود و حتي بيشتر از آن را براي خريد مواد بپردازد و اين موقع زمانيست.
که او به فکر مي افتد رفتار مصرف مواد روي زندگي او تاثير گذاشته و بايد تغييري در رفتار خود ايجاد کند.
در همين مثال در مي يابيم که رسيدن به اين مرحله تفکر روي تغيير رفتار ممکن است.
بسته به ميزان درآمد فرد در عرض دو ماه روي دهد.
يا اگر فردي درآمدش زياد باشد سالها طول بکشد و پس از ورشکستگي به فکر تغيير بيافتد.
در نظريات جديد پديده تغيير را به پنج مرحله تقسيم کرده اند:
1. مرحله اول مرحله پيش تامل گفته مي شود.
در اين مرحله فرد در مورد رفتار خود اصلا فکر نمي کند و مشکلي نمي بيند.
و آنقدر از مصرف مواد احساس خوبي به او دست ميدهد که ساير مسائل به نظر او بسيار پيش وپا افتاده است.
و سرخوشي او به حدي است که به چيز ديگر اهميت نمي دهد.
و وقتي معمولا در مورد ضرر و زيان رفتار مشکل ساز با او صحبت مي کنند حالت دفاعي به خود مي گيرد.
در اين مرحله وظيفه ما به عنوان خانواده که با او زندگي مي کند.
( حالا همسر باشد يا پدر يا مادريا هر کس ديگر ) دادن آگاهي به او است تا کم کم تشخيص بدهد.
مشکلي وجود دارد و اين افزايش آگاهي بايد در غالب جملات خبري و با حالت احساسي و هيجاني کم و کنترل شده باشد.
تا فرد وابسته به مواد را از خود نرانيم. اگر اين خبرها را با هيجان زياد و دعوا بيان کنيم.
باعث درگيري و کناره گيري فرد معتاد از خودمان مي شويم.
لازم است اين جملات خبري در مورد آثار سوء مصرف مواد در زمان مناسب هم ادا شود.
مثلا فکر کنيد فردي وابسته به الکل است و تحت تاثير الکل مست است و وقتي به خانه بر مي گردد.
همسرش با گريه و دعوا شروع مي کند از مشروب خواري او انتقاد مي کند.
و چون فرد مست است کارشان به کتک کاري مي کشد.
در حاليکه همسر اين فرد بايد درست در آن لحظه سکوت مي کرد و منتظر مي ماند.
که مستي از سر شوهرش بپرد و سپس در مورد اجاره عقب افتاده يا بيماري فرزندش صحبت کند.
و يا از احساس بد خودش بگويد و ياد آوري کند : “رفتار تو روي زندگي من تاثير گذاشته است.
و من ديگر نمي توانم اين حالت را تحمل کنم.” و وقتي اين عبارات را بيان مي کند بايد.
سعي کند جوري بيان کند تا کمترين احساس و هيجان وارد کلمات بشود و در عين حال بسيار جدي و قاطع باشد.
و پيغام دروني فرد را برساند و بيش از يک بار نيز تکرار نشود.
شايد يکي از خصوصيات خانواده ما ايراني ها اين باشد که در وجود ما چانه زني و تعارف خيلي زياد است.
و براي بيان منظورمان يا گرفتن امتيازاز طرف مقابلمان مجبور باشيم يک عبارت را چندين بار تکرار کنيم.
گاهي تهديد هايي مي کنيم که به آنها عمل نمي کنيم.
مثلا پدري که از رفتار فرزند خودش ( مصرف مواد ) ناراضي است او را تهديد مي کند.
که اگر يک بار ديگر مواد مصرف کند او را از خانه بيرون مي اندازد و همه ما مي دانيم.
و آن فرد معتاد ميداند که پدرش به احتمال 99 درصد اين کار را انجام نمي دهد.
و اين صحبت تنها فرزند را از پدرش دور مي کند و اعتبار حرف پدر را كم مي كند.
در حاليکه اين پدر در زمان مناسب يعني زماني که حال پسرش بهتر است مي تواند.
دوستانه به او بگويد که ” با اينکه او را خيلي دوست دارد و دلش مي خواهد.
همه چيز را براي او تامين کند ولي از پس هزينه زياد او بر نمي آيد و علي رغم ميل باطني اش مجبور است.
پول توجيبي او را کم کند و در واقع به فرد دوستانه و همدلانه آگاهي اين را داده است.
که رفتار او منجر به افزايش هزينه خانواده شده است.
و بهتر است در رفتار خود تعديل ايجاد کند و بعد از آن به اين تهديد واقع گرايانه عمل کند.
نه آن که اين تهديد در مرحله حرف بماند تا جديت او به پسرش ثابت شود.
با نمونه ذکر شده به خوبي متوجه مي شويم که رفتار هيجاني و عصبانيت نه تنها کمکي به ما نمي کند.
بلکه باعث مي شود فاصله بين ما و فرد وابسته به مواد بيشتر شود و به حرف ما گوش نکند.
گاهي وقت ها هم اين صحبت ها حتي اگر از روي مهر و محبت ابراز شود جنبه نصيحت پيدا مي کند.
و براي فردي که در مرحله پيش تامل است و فکر مي کند رفتار او مشکل ساز نيست.
اين نصيحت ها بسيار خسته کننده است و فرد را از بستگان خود دورتر مي کند.
و فرد وابسته به مواد فکر مي کند کسي قادر به درک او نيست .
خانواده و نحوه برخورد آن با فرد معتاد ( قسمت دوم )
دكتر وهداد ورزقاني
مطالب پیشنهادی:
نحوه رفتار خانواده با فرد معتاد قسمت اول
کلید واژه ها:
- ک اعتیاد
- نحوه برخورد خانواده با فرد معتاد
- ترک اعتیاد آینده
- درمان اعتیاد
- درمان اعتیاد از راه دور
- ترک اعتیاد در منزل
- ترک اعتیاد در خانه
- بهترین کلینیک ترک اعتیاد تهران
- آموزش خانواده
- اعتیاد و خانواده
- نقش خانواده در درمان اعتیاد
- ترک متادون
- ترک ب2
- ترک شربت تریاک
- ترک ترامادول
- بهترین روش ترک ترامادول
- ترک مخدر گل
- ترک شیشه
- ترک شیشه با متادون
- ترک شیشه با بوپرنورفین
- شیشه
- عصبانی نیستم
- دکتر سعید کفراشی
- فلورا قربانی اعتماد
یک نظر
تعقيب: خانواده و نحوه برخورد آن با فرد معتاد ( قسمت سوم ) | کلینیک تخصصی ترک اعتیاد آینده