با سلام2
اقای دکتر بنده 6 سال قرص ترامادول مصرف میکردم الان 50 روز هست که ترک کردم و به یکباره کنار گزاشتم الان بعد از 50 روز هنوز ضعف و بی حالی دارم حتی حال ورزش هم ندارم و درد هایی عجیب مثله گرفتگی رگ دست چپ از زیر کتف چپ تا ارنج دست چپ درد شدید در قفسه سینه دارم اینها عادی هستند و ضعف و بی حالی تا چه مدت بعد از بین میرود ایا دارویی برای از بین بردن ضعف هست و اینکه ژلوفن یک بار خوردم خیلی خیلی دردم رو تسکین داد با تشکر
سلام دوستان گلم الان من 15 روز هستش که ترک کردم وتقریبا 1 سال روزی 1 مثقال و نصفی میخوردم سم زدایی هم انجام دادم حجامت هم کردم ولی هنوز بی حوصله هستم وپاهام جون ایستادن نداره از دوستان گلم میخوام که راهنماییم کنید
سلام من ۴۰ روزه متادون رو ترک ترک بصورت سقوط ازاد درد بدن اصلا نداشتم با اینکه دو سال مصرف میکردم اقا بی قراری و تعرق زیاد داشتم الان بعد ۴۰ روز هنوز کامل احساس خوبی ندارم اما اینم میگذره از خانواده کمک بگیرید مشکل رو باهاشون درمیون بگذارید نترسید خجالت نکشید ماها بیماریم من وکیل دادگستری هستم و برای اینکه روی پرونده ها متمرکز بشم و بتونم استدلال و استناد خوبی داشته باشم گیر متادون افتادم اما در نخایت با همسرم در میون گذاشتم و ایشون هم طی همه این مدت از من همچون یک بیمار قلبی عروقی مراقبت کرد موفق باشید
سلام دوستان ۵ سال ترا 100خوردم تا اینکه از پارسال روزی ۵ تا ترا ۲۰۰ میخوردم ۴ روز پیش ۷تا ترا۰ ۲خوردم تشنج کردم یه روز بیمارستان بودم ۳ روزه مصرف نکردم عذرخواهی میکنم یابویی ترک کردم به شدت بی حالم و ضعف بدنی دارم،فقط برای درد بدنم ژلوفن خوردم دوستان راهنمایی کنید لطفا
سلام دوستان من حدود ده سال ترامادول خوردم .برای اولین بار یه دوست عزیز بهم داد فقط برای درمان زود انزالی .بگذریم .از روزی یک عدد قرص صد شروع کردم وبه هفت تا دویست هم رسیدم .ولی به امید با روش کم کردن دوز قرص (یعنی از هفته ای نصف قرص کم کردن که حدود دوماه طول کشید رسوندمش به دوتا دویست )پنج روز پیش گذاشتمش کنار .خانوادم هیچکس به جز خواهرم نمیدونست .با دکتر هم در میون گذاشتم وبه امید خدا پنج روزه پاکم .بخدا ترک کردنش فقط سه روز درد وخماری داره بعدش رو به بهبود میرین .من الان درسته ضعف بدنی دارم وشبها خوابم نمی بره به راحتی ولی هرچیزی راه حلی داره .برای بی خوابیم شبا دوتا قرص استامینوفن میخوردم وبرای ضعف بدنیم شیر وموز وقرص مولتی ویتامین که دکتر داده بود میخوردم .بخدا با اینکه حالم خوب نشده هنوز خیلی بهتر از روزایی هستم که هفت تا قرص ترامادول میخوردم .برای ترک کردن نمیشه یهو خرکی ترک کرد اول از همه به یکی که بهش اعتماد داری جریان اعتیادتو بگو .دوم اینکه به خودت انگیزه بده .(من اینجوری به خودم انگیزه دادم :باخودم گفتم منکه ده ساله دارم میخورم به کجا رسیدم؟به جز بدبختی وبیچارگی . حالا اگر جراتشو داری ومردی ترکش کن ببینم چقدر وجودشو داری .خودمو گذاشتم تو امتحان ..هرکس یه جور انگیزه میده به خودش .سوم اینکه دوز قرصاتو هفتگی بیار پایین (من خودم هفته ای نصف کم کردم یعنی فردا که هفت تا قرصو میخواستم تقسیم کنم به تعداد ساعات روز یه نصفشو کم کردم .اینجوری اصلا بهم فشار نیومد تا رسوندمش به روزی دوتا .)چهارم رفتم پیش دکتری که از اعتیاد به قرص سر در میاورد باهاش در میون گذاشتم وبا داروهای دکتر یهو دوتا قرص دویست رو کنار گذاشتم .والان که دارم اینها رو به شما عزیزان میگم خیلی حالم خوبه با اینکه به بهبود کامل نرسیدم .ضمنا اصلا نباید جا بزنی وقتی که میخوای یه کاری رو انجام بدی .با قدرت برو جلو .یاعلی مدد موفق باشین
امروز روز اول ترک
دوستان من ۲۴ سالکی دسته دو چمن فوتبال اصفهان هافبک دفاعی بودم ….
قدرت بدنی خوب و تا اون سال حتی لب به قلیون نمیزدم
تا وسطای ترم ۲ لیسانس یه دوست دکتر دارم فیزوتراپ ک گفت بچه ها واسه امتحان بیایین یه چی بتون بدم بزننین بشینین چت درس
یک بطری شربت اکسپکترانت کدیین ما تازه پشت مشروب سیگار میزدیم اونموقع ها
بجای یه بطری سه بطری با بهترین دوستم زدیم رفتیم توی زور خونه گفتیم این ک کاری نکرد فقط زده روش ۵ درصد الکل یهو نمیدونم اون شبو چجور صبح کردیم ک من میترسیدم مجد مرده باشه
نعشگی مزه کرد و دوباره بهذاد گف اقا بیایین ترا بزننین
ما ترک مشروب سوار بر اسب قرص مثلا برا درس
وسطای ترم شه رفتم عسلویه ک ادم شم کار کنم و درس بخونم مغازع لباس فروشیم ول کردم جم کردم ک برم ادم شم و رفیق بازیو کنسل
اه ک تو عسلویه یکی خورد به پستمون ک گه گداهی ترا میزد
ما هم وسط یمش مهندس و ادعا دار پنج شنبه عصر میزدیم ک تا صبح تو خوابم نشه باشیم عشق این بودیم وسط خوخب بپریم یه نخ سیگار بکشیم وای ک ورزشم میکردم ولی این قرص شد رفیقم کار میکردیم به عشق پنج شنبه ها بگذریم من حدود ۱۰ سال عسلویم و این اواخر توی این ده سال مصرف فقط سه چار ماه پاک بودم و از هفته ای یه بار رسیدم به روزی ۴ تا ۲۲۵ ک جدید اومده انقد درگیر شدم ک نفهمیدم چقد مهریه زدم کارمو از دست دادم با همه بد شد حتی زنم
راستی من انقد بد بود وضعیتم ک واسه اینکه زنم بکشونم پایم شه هول تو قهوه بش دادم بعد حقیقتو بهش گفتم مث الان ک بشما گفتم
بخاطر اینکه بتونم مصرف کنم زنمم پایم کردم و این یعنی آخر نامردی آخر بی معرفتی آخر پستی
بگذریم امروز تصمیم گرفتم بزارمش واسه همیشه کنار
چون میخوردم ک همه چیو تحمل کنم مث نقل تو جیبام بود میخواستم برم پیاز یخرم مینداختم بالا
وقتی ۳۳ روز ترک بودم به کمک زنم و گفتن حقیقت درد خای شب و ضعف بدنم جوریم میکرد ک پاهامو با تموم قدرت میکوبیدم زمین
هرکی اینو میخونه گرفتار بوده
من از ادمی ک روزی ۸ ساعت می دوویید رسیدم به جایی ک واسه یکساعت اضافه بیدار جوندن یه ۲۲۵ میخوردم
دوستان
من ته ته ته خطم
بیکار با ده سال سابقه بیمه
با مدرک فوق لیسانس
مدرک ب ۱ زبان ایتالیا و ……
اینادو گفتم بدونین هرچی با قرص بدست میاد به یک ثانیه پاکی و تمیزی ریه هات و خونت نمی ارزه
من نه دکتر میرم نه نیاز به مشاور دارم وقتی با شربت شروع کردم یه دکتر گذاشت تو دستام و خودم بله گفتم پس برا دکتر رفتن هم میگم بری تهش برای ترکش خودت باید باشی
فقط ذهنتو ازش دور کن تنها بدیش درد بدن و بی قراریته
وقتی جیک جیک مستون بود یاد زمستون نبودیم
پس اینو نوشتم ک اینبار هرکی متنو بخونه یه انرژی سمتم بیاد ک دیگه طرف این نامرد تر از نامرد نرم
من 7 سال ترامادول دویست روزی 5 تا میخوردم این اواخر. با دتا هندی آشنا شدم اما کسی که آشنام کرد گفت اگه بیشتر از 10 تا بخوری این وابستگیش بدتره . هرچند خیلی قرص آشغالی بود و کلی عوارض داشت اما بعد 5 روز که 10 تاش رو خوردم یکمرتبه مصرف رو قطع کردم و الان روز دهم پاکی هستم. به امید دوام اوردن