ترک شیشه به روش ماتریکس-جلسه دوم

.شیشه-آموزش قدم به قدم درمان شیشه به روش  ماتریکس – جلسه دوم

ذکتر سعید کفراشی

نویسنده: دکتر سعید کفراشی


ماتریکس

درمان ماتریکس

جلسه دوم ماتریکس :

ماتریکس-جلسه دوم- قبل از شروع آموزش این جلسه لازم است به مواردی که باعث می شود این جلسه خیلی پر اهمیت باشد اشاره کنم. با توجه به اینکه در این جلسه مشاور قصد دارد بیمار را با مفاهیمی مانند شروع کننده ها یا برانگیزان ها و مراحل شکل گیری وسوسه آشنا کند این جلسه اولین جلسه مشارکت فعال و جدی مشاور و بیمار محسوب می شود.

دقیقا در همین جلسه است که احساس همدلی بین بیمار و مشاور شکل می گیرد. پس اگر مشاور با اصول مشاوره انگیزشی آشنا نباشد نخواهد توانست چنین احساسی را ایجاد کند و مشکلات فراوانی در جلسات بعدی با بیمار خواهد داشت.  در چنین شرایطی در اکثر قریب به اتفاق موارد، اعتماد بیمار از مشاور سلب ، و بیمار از ادامه درمان منصرف می شود!

پس لازم است به عنوان مشاور به خود یادآوری کنیم  که:

بیمارانی که به ما مراجعه می کنند افکار، باورها، اعتقادها و آگاهی های گوناگونی در مورد اعتیاد و درمان آن همراه دارند که ممکن است با دیدگاه های درمانی ما کاملا متفاوت و در خیلی از موارد در تضاد باشد. قرار نیست ما درستی یا نادرستی دیدگاه های بیمار را تعیین کنیم و قرار هم نیست که توقع داشته باشیم بیمار تمامی دیدگاه های ما را بپذیرد و دیدگاه های خود را به راحتی رها کند. و همچنین قرار نیست دیدگاه های خود را به بیمار تحمیل کنیم و اگر نپذیرفت به او انگ بی انگیزگی، بی منطقی، بی مسئولیتی و … بزنیم!

ادامه مطلب و دانلود پیوست ها قرار است به صحبت های بیمار گوش کنیم و گوش کنیم و گوش کنیم ! در هرجای صحبت های بیمار به نکته ای موافق با دیدگاه درمانی برخورد کردیم با استفاده از اصول مشاوره انگیزشی آنرا پررنگ کنیم و به این صورت به بیمار کمک کنیم تا دیدگاه های درمانی را از دل صحبت هایش استخراج کند. حتما می پرسید اگر بیمار صحبت کرد و ما نکاتی موافق با دیدگاه درمانی پیدا نکردیم  آنوقت چکار کنیم؟  در چنین مواقعی با پرسش های باز بیمار را به سمتی می بریم  که باز هم صحبت کند و صحبت کند و صحبت کند و ما باز هم گوش کنیم و گوش کنیم و گوش کنیم!

اما مثال:

اگر با قیچی قندشکن قند شکسته باشید به مواقعی می رسید که تکه اصلی قند گرد شده است و پیدا کردن زاویه ای که بتوانید با قرار دادن تیغه های قیچی در آن و کمترین فشار ممکن اقدام به نصف کردن تکه بزرگ قند کنید بسیار سخت به نظر می رسد! ولی اگر با دقت تمامی ابعاد تکه قند گرد شده را بگردید بالاخره چنین زاویه ای را که ممکن است بسیار ریز و کوچک باشد پیدا خواهید کرد و قند را نصف می کنید.

پیدا کردن دیدگاه های مشترک در صحبت های بیماران را با چنین مثالی می توان مقایسه کرد. پس زمانیکه احساس می کنیم هر چه می گردیم کمتر می یابیم معنیش اینست که باید با دقت بیشتری بگردیم.

همچنانکه در مقدمه کتاب ماتریکس

یا درمان سرپایی اختلالات ناشی از سوء مصرف شیشه و مواد محرک اشاره کرده ام؛ صبر و حوصله مشاوران این گونه بیماران به قدری بالاست که ممکن است خانواده بیمار و حتی دیگر پرسنل کلینیک از این موضوع عصبانی شوند!

پس همیشه تکرار خواهیم کرد:

مشاور با اصول مشاوره انگیزشی آشناست و این اصول را در تمامی رفتار، گفتار،  ظاهر و حتی طرز نشست و برخاست خود در زمان حضور بیمار در کلینیک بکار می گیرد و رعایت می کند( حتی اگر بیمار بطور مستقیم مشاور را نبیند یا در اتاقی دیگر باشد). این موضوع شامل بکارگیری اصول مشاوره انگیزشی در برخورد با پرسنل کلینیک در زمان حضور بیمار در کلینیک نیز می شود.

اینکه به اصول مشاوره انگیزشی اشاره کردیم به معنای آن نیست که اصول مشاوره انگیزشی مفاهیم پیچیده و خیلی مشکلی دارد و برای آشنایی با آن باید دوره های سخت و طاقت فرسایی را گذراند! واقعیت اینست که اصول مشاوره انگیزشی جملاتی با مفاهیمی بسیار ساده هستند که هرکسی می تواند آنها را به خاطر بسپرد. ولی اگر بخواهیم یک مشاور انگیزشی باشیم نیاز به تمرین فراوان داریم.

اگر شما با این اصول آشنا نیستید نگران نباشید چون به تدریج در بین مطالب آموزشی به این اصول و نحوه استفاده از آن آشنا خواهید شد.

پس اگر می توانید:

انگ نزنید، تهدید نکنید، دروغ نگویید، یک دستی نزنید، سخنرانی نکنید، جروبحث نکنید، نترسانید، کاراگاه نباشید، پلیس نباشید، قاضی نباشید، قضاوت نکنید، درستی یا نادرستی را تعیین نکنید، شرط نگذارید، استاد گونه یا دانشمند گونه برخورد نکنید، جبهه نگیرید، مخالفت نکنید، قول ندهید، تضمین نکنید، تعجب نکنید، عصبانی نشوید، واسطه نشوید، تخصصی حرف نزنید، چیزی را اثبات نکنید ، رفتارها، احساس ها و افکار ها را به خوب و بد تقسیم نکنید، نصیحت نکنید، پند و اندرز ندهیدو … و … و… شما کسی هستید که با اصول ابتدایی مشاوره انگیزشی آشنایید و می توانید جلسه را شروع کنید!

پس جلسه دوم ماتریکس را شروع می کنیم با آگاهی از این نکته که:

از این به بعد جلسات فرمت و شکل یکسانی از نظر برگزاری خواهند داشت. ما در مرکز درمان اعتیاد آینده هر جلسه مهارت های بهبود اولیه را به شکل زیر برگزار می کنیم:

  •  معرفی و مقدمه
  • – مرور جلسات قبلی
  • – صحبت در مورد موضوع جلسه
  • – همکاری با بیمار در خواندن و پر کردن فرم های مربوط به جلسه
  • – برنامه ریزی و تکلیف منزل برای جلسه بعد

اگر با فرمت اصلی جلسات آشنا شده اید با بخاطر سپردن نکته زیر فرمت کامل جلسات ماتریکس در ذهن شما نقش خواهد بست!

نکته:

اگر در هر قسمت از جلسه احساس کردید بیمار بیشتر تمایل دارد حرف بزند تا جلسه را ادامه دهد مردد نباشید و وقت جلسه را به گوش دادن فعال اختصاص دهید.( یعنی اینکه به حرف های بیمار گوش کنید و با استفاده از اصول مشاوره انگیزشی نقاط مثبت آنرا پر رنگ و نقاط منفی آنرا کم رنگ نمایید و بیمار را بصورت نامحسوس به بحث اصلی برگردانید.) حتی اگر تمام وقت جلسه را به گوش دادن فعال سپری کرده باشید جلسه به خوبی برگزار شده است و می توانید جلسه بعدی ویزیت و بررسی پزشکی را به آموزش مطالب جلسه اختصاص دهید.

در مواردی مانند بیمارانی که در سایکوز مواد محرک هستند ممکن است لازم باشد کل جلسه و حتی چندین جلسه را به گوش دادن فعال اختصاص دهید بدون اینکه در مورد مطالب جلسه چیزی گفته باشید. و زمانیکه بیمار برای آموزش، شرایط لازم را داشت جلسات را از نو برنامه ریزی کنید!

… و اما جلسه دوم ماتریکس

قبل از جلسه پرستار از بیمار تست می گیرد و آنرا در پرونده ثبت می کند.

موضوع جلسه : جلسه اول مهارتهای اولیه بهبود شامل: آشنایی با برانگیزان ها وشناسایی آنها

در این جلسه مشاور می خواهد بیمار را با این مفهوم ساده آشنا کند که :

برانگیزان ها یا شروع کننده ها منجر به فکر مصرف می شوند و ادامه فکر مصرف منجر به وسوسه و ادامه وسوسه منجر به مصرف می شود. مصرف مواد هم یک برانگیزان قوی برای ادامه فکر مصرف است. و بیمار سال هاست که در این حلقه برانگیزان => فکر مصرف => وسوسه => مصرف گیر افتاده است و باید رفتارش را طوری عوض کند تا این حلقه را بشکند.

فرم های مورد استفاده در این جلسه عبارتنداز: ERS1A، ERS1B، ERS1C

افرادی که این جلسه را پیش می برند: مشاور که می تواند پزشک یا روانشناس دوره دیده باشد.

معرفی و مقدمه ماتریکس

با توجه به اینکه بیمار و مشاور در جلسه اول به هم معرفی شده اند. معرفی ضرورتی ندارد مگر اینکه بیماردر حین درمان با چند مشاور جلسه داشته باشد که در اینصورت لازم است مشاور خود را به بیمار معرفی کند.

مقدمه می تواند با یک گفتگوی ساده مانند گفتگوی زیر شروع شود:

مشاور: از مراجعه قبلی تا کنون موردی هست که بخواهی راجع به آن حرف بزنیم؟
بیمار: مثلا چه موردی؟

مشاور: هر موردی که برات جالب بوده باشه یا اینکه راجع بهش نگرانی
بیمار: راستش نه! ولی خانوادم خیلی بهم گیر می دن و نسبت به من بی اعتمادن و …….

و از اینجا به بعد مشاور بصورت فعالانه به صحبت های بیمار گوش می دهد.

و در زمان مناسب سمت و سوی گفتگو را به جلسه قبل هدایت می کند:

مشاور: جلسه قبل تأثیری روی رفتار خانوادت گذاشته؟
بیمار: صحبت کردن باهاشون مؤثره ولی جلسات زیادی لازم دارن!

مشاور : پس جلسات زیادی لازم دارن؟
و…..

تا اینجا مقدمه و مرور جلسه قبل تمام شده است. و مشاور می خواهد درباره موضوع جلسه صحبت کند.

یکی از تکنیک های ساده برای صحبت در مورد برانگیزان ها اینست که مشاوره را به سمتی هدایت کنیم.

که بتوانیم  از بیمار در مورد آخرین مصرفش بپرسیم:

مشاور: می خواهیم در مورد آخرین مصرفت صحبت کنیم، چی شد که مصرف کردی؟
بیمار: طبق عادت همیشگی وقتی از خواب بیدار شدم ، مصرف کردم. علت خاصی نداشت.

مشاور: اتفاق افتاده که از خواب بیدار بشی و مصرف نکنی؟
بیمار: بله، اتفاق افتاده!

مشاور: پس اتفاق افتاده که از خواب بیدار بشی و مصرف نکنی؟
بیمار: مواقعی که جایی غیر از اتاق خودم خوابیدم مثلا منزل خواهرم، مواقعی که یکی از افراد خانوادم در اتاقم حضور داشته و…

مشاور: بجز تنها بیدار شدن در اتاق خودت، دیگه چه مواردی باعث می شن به مصرف فکر کنی یا مصرف کنی؟
بیمار: وقتی با دوستام می خوایم بریم شمال یا مسافرت مجردی، بعد از ظهرهای پنج شنبه و ….

و ادامه می دهیم…

مشاور: پیش اومده که به مصرف فکر کنی ولی مصرف نکنی؟
بیمار: آره ، فکرش همیشه تو سرمه ولی خیلی وقتا نمی شه مصرف کرد مثلا در محیط کار

مشاور: وسوسه چی؟ شده دچار وسوسه شدید بشی و مصرف نکنی
بیمار: فکر نمی کنم تونسته باشم در مقابل وسوسش مقاومت کنم. هر وقت دچار هوس و وسوسه شدم مصرف کردم.

مشاور: پس مقاومت کردن در مقابل وسوسه کار خیلی سختیه؟
بیمار: اصلا وسوسه همون مصرفه! …..

مشاور: به تمام موقعیت ها، زمان ها، اشیاء، اشخاص، مکان ها، احساس ها و رفتارهایی که باعث می شن یکی به مصرف مواد فکر کنه-

می گن برانگیزان، یعنی برانگیزاننده فکر مصرف، فکر مصرف وقتی در ذهن چرخید و ادامه پیدا کرد.

تبدیل به وسوسه و وسوسه هم منجر به مصرف می شه!

حالا سئوال من اینه که اگه قرار باشه از برانگیزان ها دور بمونی ( مثلا سفر شمال نری) سخت تره یا بخوای در مقابل وسوسه مقاومت کنی؟

بیمار: اصلا فکر سفر شمال هم  برام وسوسه می آره و نمی تونم مقاومت کنم.

مشاور: درسته، برانگیزان ها از نظر قدرت ایجاد فکر و وسوسه مصرف با هم فرق دارن!

بعدازظهر های پنج شنبه به اندازه سفر شمال برات وسوسه انگیزه یا کمتر؟

بیمار: اونم دست کمی از سفر شمال نداره ولی به هرحال کمتر از سفر شمال وسوسه انگیزه!

اگر به گفتگوی بالا دقت کنید در خواهید یافت که مشاور با حفظ جنبه بی طرفی و دور از هر گونه ژست آموزگاری  طوری مشاوره را هدایت کرد.

که بیمار در حین صحبت کردن برانگیزان ها، افکار مصرف، وسوسه و مصرف را از هم جدا کرد. و اطلاعاتی نیز در مورد برانگیزان ها و چرخه برانگیزان => فکر مصرف => وسوسه => مصرف ، دریافت نمود.

همچنین با بیمار در مورد متفاوت بودن قدرت برانگیزان ها صحبت شد که در این مورد در جلسات بعدی بصورت مفصل صحبت خواهیم کرد.

بیاد داشته باشیم که اوضاع همیشه به این راحتی پیش نمی رود.

و گاهی عجله کردن مشاور در آموزش مفاهیم باعث ایجاد مقاومت شدید.

در بیمار و عدم پذیرش وی می گردد و اگر مشاور تکنیک های لازم را در جهت برطرف کردن این موانع یاد نگرفته باشد ممکن است از ادامه درمان نا امید شود.

پس مشاور باید صبور باشد، صبور باشد، صبور باشد و گوشهای بزرگی برای شنیدن داشته باشد!

از اینجا به بعد قرار است بیمار یاد بگیرد با تغییر رفتار خود چرخه برانگیزان => فکر مصرف => وسوسه => مصرف را در قسمتی از این چرخه بشکند.

و متوقف کند. می توانیم موافقت خود را با بیمار اعلام کنیم و بگوییم فرض ما بر اینست.

که وسوسه به واسطه قدرتش مساوی مصرف خواهد بود. پس بیمار لازم است طوری رفتار کند که از وسوسه پیشگیری کند.

ساده ترین راه برای پیشگیری از وسوسه اجتناب و دوری از برانگیزان هاست. برای اجتناب از برانگیزان ها لازم است.

بیمار ابتدا برانگیزان های مهم خود را مشخص کند.

پس مشاور به بیمار برای مشخص کردن برانگیزان های مهم کمک می کند.

اگر بیشتر از این با بیمار صحبت کنیم جلسه حالت سخنرانی به خود خواهد گرفت.

پس ادامه کار را با کتاب ماتریکس یا فرم های گنجانده شده در پرونده بیمار پیش می بریم.

روند اجرا:

پرونده و یک خودکار در اختیار بیمار قرار می دهیم.  و از بیمار می خواهیم مطالب را طوری بخواند که ما نیز بشنویم.

در حین خواندن مطالب توسط بیمار بر روی موارد مهم تاکید می کنیم.

و به بیمار در روشن شدن مفاهیم گنگ و مبهم کمک می کنیم.

اینکار باعث مشارکت عملی بیمار در درمان می شود.

که خود نوعی تغییر رفتار در جهت حل مشکلاتش محسوب می شود.

در فرم ERS1A به برانگیزان ها و چرخه  برانگیزان => فکر مصرف => وسوسه => مصرف اشاره شده است و لازم است.

بیمار در انتهای فرم به دو پرسش مطرح شده پاسخ دهد.

در فرم ERS1B باز هم به چرخه برانگیزان => فکر مصرف => وسوسه => مصرف اشاره شده و اینکه افکار به وسوسه تبدیل می شوند.

در ابتدای این فرم به مفهومی به نام ” توجیه عود “ اشاره شده است.

که لازم می دانم در این مورد توضیح مختصری بدهم.

چون در صورت عدم همکاری مشاور در روشن شدن این موضوع ، مفهوم توجیه عود که بعد ها دو جلسه کامل پیشگیری از عود را نیز به خود اختصاص می دهد.

بسیار پیچیده و گنگ خواهد بود.

به سادگی برای بیمار روشن می کنیم که:

مغز ما به دو قسمت احساسی (یا معتاد) و منطقی تقسیم می شود.

در ابتدای بهبودی مغز احساس نیاز به مواد پیدا می کند. قسمت احساسی دوست دارد مواد مصرف کند.

ولی قسمت منطقی مقابلش می ایستد و مانع می شود. قسمت احساسی دلایل زیادی برای قسمت منطقی می آورد.

که قسمت منطقی را راضی کند.

تا بیمار مواد مصرف کند.

این جدال و کشمکش قسمت احساسی و منطقی مغز است.

که باعث می شود بیمار احساس کند به هم ریخته است و کلافه شده است.

در حقیقت بیمار برای رهایی از این احساس کلافگی ممکن است بگردد تا بهانه ای پیدا کند.

و با این بهانه قسمت منطقی مغز را وادار به تسلیم کند تا اجازه مصرف مواد را صادر نماید.

( مثلا بی اعتمادی دیگران را بهانه ای برای  مصرف  قرار می دهد. )

در حقیقت وقتی بیمار برای مصرف مجددش بهانه می آورد کوشیده است.

عود و بازگشت خود را به سمت مصرف مواد توجیه کند.

به این روند که به آن اشاره کردیم توجیه عود گفته می شود. لازم است بیمار این روند را بشناسد.

و رفتارش را طوری عوض کند که منجر به توجیه عود نشود.

چاره کار چیست؟

اگر بیمار می توانست از تمامی برانگیزان ها اجتنباب کند دچار فکر و وسوسه مواد نمی شد. اشکال کار اینجاست.

که بسیاری از برانگیزان ها اجتناب ناپذیر هستند.

مثلا تعطیلات آخر هفته و روز های پنج شنبه و جمعه برای بسیاری از بیماران برانگیزان محسوب می شود.

ما نمی توانیم مانع از آمدن تعطیلات آخر هفته یا روزهای پنج شنبه و جمعه شویم. پس در چنین مواردی  لازم است.

چرخه برانگیزان => فکر مصرف => وسوسه => مصرف را از ناحیه فکر مصرف متوقف کنیم.

در فرم ERS1C به تکنیک های توقف فکر اشاره شده است. که بحث جلسه آینده خواهد بود.

جلسه دوم ماتریکس را تا ابتدای همین فرم پیش می بریم. و ادامه آن را به جلسه آینده واگذار می کنیم.

در انتهای جلسه از بیمار می خواهیم لیستی از برانگیزان های  خود تهیه کند.

و همراه خود بیاورد. با این تکلیف منزل جلسه دوم تمام می شود.

پیغامی که در پایان این جلسه برای بیمار داریم اینست که:

حتی اگر تصمیم قطعی برای قطع مصرف مواد گرفته و در این مورد کاملا به خود اطمینان داشته باشید.

برانگیزان ها روی مغز شما اثر خواهند کرد.

برای دانلود فرم های ERS1A، ERS1B و ERS1C اینجا را کلیک کنید.

( تمامی این فرم ها در کتاب ماتریکس یا درمان سرپایی اختلالات ناشی از سوء مصرف مواد محرک وجود دارند.)

مطالب پیشنهادی:

ترک شیشه قسمت اول

شیشه چیست؟

۱۳۸۹/۴/۵

دکتر سعید کفراشی

امتیازدهی به این مطلب

امتیاز بازدیدکنندگان

User Rating: ۴٫۱۴ ( ۴ votes)
ترک اعتیاد در منزل در سایت www.aayandeh.net

درباره‌ی دکتر سعید کفراشی

پزشک درمانگر اعتیاد و مسئول فنی مرکز درمان سوء مصرف مواد آینده

همچنین ببینید

ترک ماری جوانا

آیا به راستی مصرف ماری جوانا باعث کاهش وزن می شود؟

توجه: ترجمه این مقاله به معنای تایید محتوای آن توسط مرکز درمان آینده نیست. تمامی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × 1 =